5 . نظریه استبداد

5. نظریه استبداد این دیدگاه ـ که میتواند در حوزه نظریه توسعه نامتوازن قرار گیرد ـ چنان باور دارد که بهرغم ظهور نمادهای توسعه و پیشرفتهای اقتصادی در ایران، ساختار سیاسی قدرت دگرگون نشد و چندان با سلطنت مستبدانه ناصرالدین شاه تفاوت نداشت. (2) انقلاب اسلامی

5. نظريه استبداد

اين ديدگاه ـ كه ميتواند در حوزه نظريه توسعه نامتوازن قرار گيرد ـ چنان باور دارد كه بهرغم ظهور نمادهاي توسعه و پيشرفتهاي اقتصادي در ايران، ساختار سياسي قدرت دگرگون نشد و چندان با سلطنت مستبدانه ناصرالدين شاه تفاوت نداشت. (2) انقلاب اسلامي حركتي براي زير و رو كردن آن ساختار كهنه و در انداختن طرحي نو در راستاي توسعه سياسي بود. بر اساس اين نظريه، آغاز انقلاب اسلامي را بايد در كودتاي 28 مرداد 1332 جستوجو كرد. افزون بر پنج ديدگاه فوق، احتمال طرح نظريههاي تلفيقي و بينابيني نيز وجود دارد. (3)

توجه و دقت در اين ديدگاهها و نظريهها ميتواند در مطالعه چرايي و چگونگي انقلاب اسلامي سودمند افتد.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1. رك: سيدحميد روحاني، نهضت امام خميني ، ج 3، صص 1011 ـ 839.

2. رك : زيباكلام، پيشين ، ص 92.

3. رك: سيدصادق حقيقت، علل و عوامل پيروزي انقلاب اسلامي و

,tahgihgaH tic.po . [25] فصل دوم : پيشينه تاريخي حركتهاي انقلابي در ايران [26] [27]

در تاريخ معاصر ايران ـ كه با سلطنت آغامحمدخان، اولين پادشاه قاجار، آغاز ميشود ـ نه پادشاه (هفت پادشاه قاجار و دو پادشاه پهلوي) بهسلطنت رسيدند كه فقط سه تن از آنان (فتحعليشاه، محمدشاه و مظفرالدين شاه) تا پايان عمر سلطنت كردند. از شش تن ديگر دو نفر (آغامحمدخان و ناصرالدين شاه) در زمان سلطنت خود كشته شدند و چهار تن (محمدعليشاه، احمدشاه، رضا شاه و محمدرضا شاه) از سلطنت بركنار شدند يا ناگزير استعفا دادند. سلطنت هيچيك از پادشاهان قاجار يا پهلوي با آرامش توام نبوده و سه پادشاهي كه در زمان سلطنت خود به مرگ طبيعي درگذشتند، در تمام دوران فرمانروايي خود با جنگهاي خارجي يا اغتشاشات داخلي دست بهگريبان بودند. (1) در صدسال گذشته پيش از انقلاب، ما شاهد چهار حركت سياسي ـ اجتماعي بودهايم. اين چهار حركت (نهضت تنباكو، انقلاب مشروطه، جنبش مليشدن صنعت نفت و قيام 15 خرداد) از نظر انگيزههاي اجتماعي و سياسي از تفاوتهاي زير برخوردار است:

حركت اول، جنبشي عليه سلطه خارجي بود و در محدوده ممنوعيت واگذاري امتياز توتون و تنباكو به يك شركت بريتانيائي (تالبوت) متوقف ماند;

حركت دوم، تلاش ايرانيان جهت ايجاد حكومتي مردمي و مشروطه را نمايان ساخت.

حركت سوم، مبارزه عليه سلطه انگلستان بود; ولي در مقايسه با جنبش تنباكو گسترهاي وسيعتر داشت.

حركت چهارم، تلاش روحانيان بهرهبري امام خميني(ره)، در برابر آثار منفي انقلاب سفيد شاه، را بهنمايش گذارد.

انقلاب اسلامي 1357 رهآورد تجربه چهار حركت پيش بود و در سطحي گستردهتر تمام انگيزهها و اهداف آنها را در برداشت. از ميان وجوه تشابهي كه در اين پنج جنبش وجود دارد، دو مورد زير جالب توجه است.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1. محمود طلوعي، داستان انقلاب ، ص 15.

[28]

1. هر يك از آنها نشاندهنده پيوستگي نيروهاي اجتماعي و سياسي كشور است.

2. در همه موارد، بسياري از مردم تنها بهدرخواست رهبران ديني بهميدان آمدند.

البته در برخي از اين حركتها، افراد ملي و غيرروحاني نيز وجود داشت; ولي بدون ترغيب مراجع ديني، شركت مردم و حمايت آنها از جنبش غيرممكن بود. (1)

وجود اين تمايزات و تشابهات و نيز تأثيراتي كه اين جنبشها بر پيدايش برخي از زمينههاي انقلاب اسلامي داشتهاند، سبب ميشود تا به صورت اجمالي و مستقل هريك از سه جنبش تنباكو، انقلاب مشروطه و نهضت مليشدن صنعت نفت را مورد بررسي و تطبيق قرار دهيم.




| شناسه مطلب: 79540